مثلا خانوما ... مثلا آقایون ...
مثلا وقتی زنی گریه میکند
و منظورش از این گریه ابراز ناراحتی و دلخوری از همسرش است
و معنایش این است که بیا من رو درک کن
مرد ممکن است گریه را به این معنا ترجمه کند
من دیگه تو رو دوست ندارم
تو آدم بیخودی هستی
اشتباه میکردم... تو نمیتونی ازم حمایت کنی...
باید ازت جدا شم..
یا وقتی مرد عصبانی میشود
زن این را خودخواهی مرد میداند و اینکه
او اصلا به حرفهایش دوست ندارد گوش بدهد و درکش نمیکند
اما منظور مرد از داد و فریاد چیز دیگری است
در واقع گاهی مرد وقتی می بیند دارد همسر عزیزش را از دست میدهد
یا محبوبیت و اعتمادش نزد همسر زایل شده
یا همسرش او را بیخود و غیر قابل اتکا میداند
خیلی بهم میرزد و میکوشد برای زن توضیح دهد
با داد و فریاد ها هیجانات و ترسهای مرد بروز میکند اما تعبیر زن چیز دیگری است
یا وقتی مرد ناراحتی و فشار زیادی را متحمل میشود ترجیح میدهد سکوت کند
و بقول معروف در غار تنهایی خویش برود
با خودش خلوت کند
تا بتواند راه حلی بیابد
اگر زن نداند که مردان برای سر و سامان دادن به افکار خویش نیازمند این خلوت هستند
شاید تصورش این شود
چرا دیگه من رو دوست نداره
چی شده
نکنه کس دیگه ای رو دوست داره
نکنه از من بدش میآد؟!!
اما ذره ای از عشق مرد کم نشده اما او نیازمند خلوتی است تا خود را دوباره پیدا کند
و بعد از آن با شور و اشتیاق بیشتری به سوی همسر خود باز میگردد
اگر زن نداند بعد از بازگشت همسر از این حالت چه باید بکند ممکن است با رفتارهای اشتباهی
باعث شود همسر از او دورتر شود
یا همسر دیگر جرئت نکند به این نیاز طبیعی خود پاسخ گوید
و چند تفاوت اساسی که در پست های بعدی براتون هدیه میزارم
مال و جمال، یا كمال؟ كدام انگیزه؟